...
فصل نامه ها
فصلنامه شماره هفتم و هشتم (بهار و تابستان سال 1397 )
افغانستان از سال 2004(م) به بعد در تمام نشستهای سازمان همکاری شانگهای به عنوان مهمان یا عضو ناظر حضور داشته است و در سال 2015 در جلسه سران این سازمان که در شهر یوفا ـ روسیه برگزار شد، درخواست عضویت دایم را نمود. در این نوشته فرصتها و چالشهای فراراه عضویت دایمی افغانستان در سازمان همکاری شانگهای و دستآوردهای احتمالی آن از این عضویت، در چارچوب نظریه همگرایی منطقهیی با تأکید بر مدل کانتوری و اشپیگل، به بررسی گرفته میشود. این مقاله در پی ارائه جواب به سؤالاتی اینچنینی است: آیا افغانستان میتواند عضویت دایمی سازمان همکاری شانگهای را به دست آورد؟ و در اثر آن خواهد توانست همکاری کشورهای عضو این سازمان را برای مدیریت بُعد منطقهیی ناامنی و بحران در این کشور جلب نماید؟ آیا سازمان همکاری شانگهای توانایی لازم را در این خصوص دارد؟ با استفاده از شیوه تحلیلی ـ توصیفی و بهرهگیری از منابع کتابخانهیی و انترنتی تلاش شده به سؤالات، پاسخ داده شود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که نخست افغانستان از حمایت لازم اعضای این سازمان، به استثنای هندوستان، برای عضویت دایم برخوردار نیست؛ و اگر هم به عضویت دست یابد، نخواهد توانست به هدف خود، یعنی اجماع نظر اعضای این سازمان در خصوص «مدیریت ناامنی و بحران جنگ جاری» دست یابد. کلید واژگان: سازمان همکاری شانگهای، همگرایی منطقهیی، افغانستان. نویسنده : توریالی توانمند رحیمی
تاجیکستان پس اعلام استقلال در 1991(م)، اندکی بعد دچار درگیریهای داخلی شد که برای مدت بیش از پنج سال به طول انجامید. هدف مقالهی حاضر بررسی نقش دولت اسلامی افغانستان در صلح جمهوری تاجیکستان است. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانهیی به توصیفی تلاش شده است به این پرسش پاسخ داده شود که نقش دولت اسلامی در صلح تاجیکستان بین سالهای 1371 تا 1376 چگونه بوده است؟ فرض بر این است که دولت اسلامی نقش برازنده و اساسی را در صلح تاجیکستان داشته است؛ زیرا رهبران وقت دولت اسلامی افغانستان از یک سو به دلیل مشترکات فراوان دینی، مذهبی، زبانی، فرهنگی، تمدنی و قومی که با تاجیکها داشتند و از جانب دیگر به دلیل میزبانیشان از هزاران تاجیک آواره در شمال افغانستان، در فرآیند صلحسازی و پایان جنگ داخلی جمهوری تاجیکستان مؤثر بودهاند. به همین ترتیب، ظهور و سپس گسترش ساحهی حاکمیت طالبان به سمت مرزهای افغانستان با کشورهای آسیای مرکزی، سبب شد که دولت اسلامی از بهر وابستگی به کمکهای نظامی و ارتزاقی روسیه و دیگر ممالک آسیای مرکزی، روند مذاکرات صلح تاجیکستان را تشدید بخشد و طرفهای جنگ را متقاعد سازد که از خشونت دست برداشته و توافقنامهی نهایی صلح را امضا کنند. واژگان کلیدی: تاجیکستان، جنگ داخلی، افغانستان، دولت اسلامی، سیاست خارجی، صلح. نویسنده : فخرالدین قاریزاده
افغانستان و تاجیکستان روابط مثبتی را برای سالها تجربه کردهاند. این روابط در دورههای گوناگون ناشی از عاملهای متفاوتی بوده است. دو کشور در سالهای اخیر روابط خود را تقویت کردهاند و از مناسبات خوب سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برخوردارند؛ اما گاهی برخی عوامل این روابط را متأثر ساخته است. هدف این پژوهش بررسی تأثیرگذاری هایدروپولیتیک در رابطه افغانستان ـ تاجیکستان است. سؤالی که مطرح میشود این است که مهمترین علت گسترش روابط افغانستان با تاجیکستان چه بوده است؟ فرضیه بر این است که هایدروپولیتیک منطقه مهمترین علت تأثیرگذار بر روابط افغانستان با تاجیکستان بوده است. برای پیشبرد تحقیق از روش علّی کار گرفته شده است. یافتههای پژوهش میرسانند که هایدروپولیتیک منطقه تأثیر بسزایی در روابط افغانستان با همسایههای آن داشته که در برخی موارد حوادث ناگواری در کشور از این موضوع، به وجود آمده است. واژگان کلیدی: هایدروپولیتیک، منطقه، آب، افغانستان، تاجیکستان نویسنده : میرویس بارز
روسیه یکی از بازیگران اثرگذار در منطقه بوده و نقشآفرینی آن از جهات اقتصادی، نظامی، سیاسی و اجتماعی جدی است. با تغییر در سیاست خارجی روسیه به عنوان بازیگر تأثیرگذار در بحرانهای منطقهیی و بعضاً فرامنطقه، این کشور برای گسترش نفوذش در سوریه و منطقه خاورمیانه در مقابل سیاستهای یکجانبه ایالات متحده امریکا و حامیان آن کشور در معادلات سیاسی، اقتصادی و نظامی تلاش نمود. پرسش این است که مهمترین علت مداخله نظامی روسیه در سوریه در خلال سالهای 2015 تا 2018 میلادی چه بوده است؟ فرضیه این پژوهش این است که «سیاست گسترش نفوذ روسیه بر خاورمیانه» مهمترین علت مداخله نظامی این کشور در سوریه میباشد. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانهیی و با روش تحلیلی ـ توصیفی انجام شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که روسیه با مداخله نظامی خود در سوریه و انهدام پایگاههای تروریستان داعش در منطقه و شکست مخالفین و حامیان غربی با محوریت امریکا توانست خود را در منطقه تثبیت و ائتلافها و اتحادها را به نفع خود متحول کند، و همچنین با گسترش تعاملات و روابط اقتصادی، نظامی و سیاسی با کشورهای خاورمیانه، در منطقه نفوذ کند. کلید واژگان: مداخله نظامی، روسیه، سوریه، خاورمیانه. نویسنده : محمد فواد بارکزی
افغانستان از سال 2004(م) به بعد در تمام نشستهای سازمان همکاری شانگهای به عنوان مهمان یا عضو ناظر حضور داشته است و در سال 2015 در جلسه سران این سازمان که در شهر یوفا ـ روسیه برگزار شد، درخواست عضویت دایم را نمود. در این نوشته فرصتها و چالشهای فراراه عضویت دایمی افغانستان در سازمان همکاری شانگهای و دستآوردهای احتمالی آن از این عضویت، در چارچوب نظریه همگرایی منطقهیی با تأکید بر مدل کانتوری و اشپیگل، به بررسی گرفته میشود. این مقاله در پی ارائه جواب به سؤالاتی اینچنینی است: آیا افغانستان میتواند عضویت دایمی سازمان همکاری شانگهای را به دست آورد؟ و در اثر آن خواهد توانست همکاری کشورهای عضو این سازمان را برای مدیریت بُعد منطقهیی ناامنی و بحران در این کشور جلب نماید؟ آیا سازمان همکاری شانگهای توانایی لازم را در این خصوص دارد؟ با استفاده از شیوه تحلیلی ـ توصیفی و بهرهگیری از منابع کتابخانهیی و انترنتی تلاش شده به سؤالات، پاسخ داده شود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که نخست افغانستان از حمایت لازم اعضای این سازمان، به استثنای هندوستان، برای عضویت دایم برخوردار نیست؛ و اگر هم به عضویت دست یابد، نخواهد توانست به هدف خود، یعنی اجماع نظر اعضای این سازمان در خصوص «مدیریت ناامنی و بحران جنگ جاری» دست یابد. کلید واژگان: سازمان همکاری شانگهای، همگرایی منطقهیی، افغانستان. نویسنده : توریالی توانمند رحیمی
جمهوری مردم چین با ترکیب 56 قوم در سال 1949(م) پس از پیروزی انقلاب کمونیستی مائو تأسیس گردید. از همان نخست، بحث جداییطلبی و ایجاد کشور مستقل برای اویغورهای ایالت سینکیانگ وجود داشته است. پس از سقوط طیاره حامل رهبران اویغورها، سینکیانگ جزئی از قلمرو چین گردید و بحث تجزیه این بخش شمال غربی چین نیز تشدید یافت. در پیوند به تداوم روحیه جداییخواهی، حداقل 25 گروه تروریستی آزادیخواه شکل گرفت که مهمترین آنها را میتوان جنبش اسلامی ترکستان شرقی (ETIM) دانست. هدف اصلی این مقاله تلاش در جهت روشن شدن علت رشد افراطیت به ویژه ابعاد گوناگون فعالیتهای جنبش اسلامی ترکستان شرقی و تأثیرگذاری آن روی رشد تروریزم در منطقه، میباشد. سؤال اصلی در این تحقیق، مهمترین علت رشد شبکههای افراطی در چین پس از سال 2001 میباشد. بدون شک، متغیرهای بسیاری برای پاسخ به این سؤال وجود دارد؛ اما از میان همه، تضاد ایدئولوژیک و فرهنگی اویغورها به عنوان فرضیه اصلی، عمده¬ترین علت رشد شبکه¬های افراطی در چین پس از سال 2001 بوده است. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی که توأم با تجارب و چشمدیدهای محقق میباشد، انجام یافته است. واژگان کلیدی: اویغورها، سینکیانگ، چین، تضاد ایدئولوژیک ، شبکه¬های افراطی. نویسنده : احمدطارق نورزاده
بر اساس احتیاج کشورهای صنعتی در قرن بیست و یکم به منابع انرژی به ویژه نفت، اولویتهای تجارت اقتصاد ملی هر کشور را تشکیل میدهد که از آن جمله میتوان به ایالات متحده امریکا و حضور پررنگ آن در منطقه خاورمیانه که ذخایر سرشار و غنی نفتی را در دل خود جا داده است، اشاره کرد. استفاده نفت در صنعت امروزی، کلید تضمینکنندهی بقا، امنیت، قدرتمندی و کسب ثروت کشورهای صنعتی است، تا تأمین انرژی لازم را برای تصدیهای صنعتی، رفاه، تسلیحات نظامی مدرن و سپر دفاعی مستحکم سازد؛ که ایالات متحده امریکا نیز از این امر مستثنا نیست. تضمین امنیت چرخه عرضه و تقاضای نفت از یک سو، و دستیابی به منابع ارزان و وافر نفت از سوی دیگر از جمله راهبردهای اصلی و اساسی ایالات متحده امریکا در منطقه خاورمیانه میباشد. بنابراین، هدف مقاله حاضر این است که با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهیی، به بررسی اهمیت نفتی منطقه خاورمیانه و حضور ایالات متحده امریکا در این منطقه پردازد؛ همچنین به این سؤال پاسخ دهد که منابع انرژی در خاورمیانه چه تأثیری بر حضور ایالات متحده امریکا در این منطقه داشته است؟ کلیدواژگان: منابع انرژی، نفت، خاورمیانه، ایالات متحده امریکا. نویسنده : سید مصطفی هاشمی