سیاست خارجی افغانستان از ۲۰۱۴- ۲۰۱۷ تابع شرایط مختلفی محیطی، روانی و نظری است. دستآوردها و کاستیهای سیاست خارجی افغانستان در این دوره برایند شرایط مختلف داخلی و بینالمللی بهشمار میرود، بهنحوی که موفقیتها و دستآوردهای این دوره، به چگونگی سیاست خارجی حکومت وحدت ملی افغانستان اشاره دارد. از اینرو دورۀ اشرفغنی یک دورۀ متفاوت و گهگاه نابهسامان در افغانستان بهشمار میرود، چرا که میزان هماهنگی میان اجزا و نهادهای تنظیمکنندۀ سیاست خارجی تا اندازهای نامتوازن بوده است. هدف پژوهش حاضر آن است که نشان دهد فرایند تصمیمگیری در افغانستان چگونه بوده و چرا افغانستان مانند دورههای پیشین موفقیت چشمگیری نداشته است. با وجود آن که پیمان استراتژیک با امریکا امضا شد و تعهدات زیادی را در راستای بهبود وضع داخلی روی دست گرفت ولی همچنان وضعیت این کشور در جنبههای گوناگون آن بحرانی است. برای پاسخگویی به پرسشهای بالا این مقاله از راه مطالعات کتابخانهای و شیوۀ استنادی میخواهد نشان دهد بخش زیادی از مسائل حلناشدۀ کشور بهخصوص در عرصۀ مسائل خارجی مربوط به رهبری کشور، فرایندهای تصمیمگیری و افراد تصمیمگیر در این کشور است. کلید واژه: سیاست خارجی، تصمیمگیری، منافع ملی، رهبری، احزاب سیاسی.