نویسنده: دکتور میرویس بلخی
مطالعات منطقهای بهعنوان یکی از دانشهای علوم اجتماعی، بخش مهمی از روابط بینالمللی بهشمار میرود. برخی این حوزهی علوم اجتماعی را یک رشته جداگانه میدانند، زیرا که با مفروضات، مفاهیم، اصطلاحات، مدلها و نظریههای متفاوت از همهی رشتههای دیگر راه خود را میپیماید، اما کسانی دیگر آن را یک حوزهی فراـ رشتهای، آزمایشگاهی برای علوم اجتماعی، علوم انسانی و هنرها پذیرفتهاند. مطالعات منطقهای حوزهی مهم مطالعات جهان است که ریشه در تاریخ باستان دارد، اما در سدههای ۱۸، ۱۹ و ۲۰ میلادی موازی با استعمار غرب بر جهان، به عنوان یک رشته بسترساز علمی شد و هویت مستقل پیدا کرد. امروز، درحالیکه تعدادی از پایان یا کاهش اهمیت این رشته خبر میدهند، بهباور من، مطالعات منطقه وارد یک مرحلهی جدید تاریخی خود شده است.
افغانستان در چنین یک وضعیتی، تجربه و تاریخچهی خوب در مطالعات منطقه ندارد. به لحاظ عملی، در دورههای مختلف تاریخ معاصر با منطقه داد و ستدهای وجود داشته است، اما این سیاستها براساس ساختار حاکم در نظم منطقهای ترسیم شده است. به عبارت دیگر، منابع و ادبیات در حوزهی منطقه در افغانستان تقریبا وجود نداشته است. بنابراین، پرداختن به مطالعات منطقهای بهصورت علمی و عملی یکی از نیازهای مهم افغانستان در حوزهی روابط بینالمللی کشور است.
این کتاب برای تمام کسانی است که در علوم اجتماعی درس خواندهاند؛ برای کسیکه استاد دانشگاه است، دانشجوی مقطع لیسانس یا ماستری است، تحلیلگر مسائل مختلف است، تصمیمگیرنده در سیاست خارجی و دیپلوماسی است. بهبیان سادهتر، این کتاب برای همهی کسانی است که دانش انتزاعی و یا دایرةالمعارفوار دارد و اما تا هنوز در زمینهی یک لابراتوار و میدان آن را به آزمایش نگرفته است.